زمزمه تنهایی:اشعار ناب ناب
اشعار ناب  

به زندان قفس مرغ دلم چون شاد میگردد
مگر روزی که از این بند غم آزاد میگردد

تپیدنهای دلها، ناله شد، آهسته آهسته
رساتر گر شود این ناله ها فریاد میگردد

ز اشک و آه مردم بوی خون آید که آهن را
دهی گر آب و آتش دشنه فولاد میگردد

دلم از این خرابیها بود خوش زانکه میدانم
خرابی چونکه از حد بگذرد آباد میگردد

بویرانی این اوضاع هستم مطمئن زآنرو
که بنیان جفا و جور بی بنیاد میگردد

فرخی یزدی

[ شنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 21:37 ] [ سینا ، حافظ ]

سـلامِ من به تـو کز دیدنِ تو محرومم
گرفته حال و هـوایم ، نوشته ام خوبم

دلم برای تو تنگ است هوای غم دارم
تـو را بـرای نمردن ، چقدر کم دارم

گرفته پنجـره ها را ، هوای شیدایی
تو کی بـرای همیشه دوباره می آیی؟

تمـامِ سهمِ من از تـو، فقط سرابی بود
شبیهِ خاطره ای تلخ، شبیهِ خوابی بود

اگر چه روی کتـــابم نـوشتـه ای قهـرم
بـرای دیدنِ رویـت خــرابِ این شهـرم

غزل بـرای تـو گفــتم دلم سبک تر شد
صدای سرفه ی قلبم دوبـاره بهتر شد

سلامِ من بـه تـو کــز دیدنِ تو بی تابم
نگــاهِ صورتِ ماهـت نشسته در قـابم

دلم برای تو تنگ است و خوب مــیدانم
بــرای بوسه ی رویت همیشه میمانم

شاعر؟

[ یکشنبه بیستم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 12:43 ] [ سینا ، حافظ ]

تا سوی تو پرواز کنم بال و پری نیست
در جان من خسته توان سفری نیست

عمریست که زندانی شبهای سیاهم
پنهان چه کنم از تو امید سحری نیست

آنگونه غریبم که با ظلمت شبها
در کوچه ی ما زمزمه ی رهگذری نیست

لب را هنر خنده بیاموز وگر نه
گریاندن یک جمع پریشان هنری نیست

شعری که نسوزد دل و جان را نگدازد
خاکستر سردیست که در آن شرری نیست

شاعر؟

[ چهارشنبه شانزدهم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 22:3 ] [ سینا ، حافظ ]

شب است و ديده ی مشتاق را به در دارم
حرام بادم اگر از تو چشم بردارم

مباد بی غزل عاشقانه بنشينم
شبی که چشم خودم را به سوی در دارم

چگونه گريه ننوشم؟ چگونه خوش باشم؟
بگو که با غم تو چاره ای دگر دارم؟

اگر به شوق تو جان را به هديه آوردم
گمان مدار که از جان عزيزتر دارم

بيا در آينه ی چشم های من بنشين
به سر هوای تو از پيش، بيشتر دارم

شاعر؟

[ چهارشنبه شانزدهم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 1:37 ] [ سینا ، حافظ ]

اگر از کمند عشقت بروم کجا گریزم
که خلاص بی تو بندست و حیات بی تو زندان

اگرم نمی‌پسندی مدهم به دست دشمن
که من از تو برنگردم به جفای ناپسندان

سعدی

[ شنبه دوازدهم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 21:10 ] [ سینا ، حافظ ]

از آغوش من ،

با خیال راحت لذت ببر ...

مرزها را بسته ام

تا احساس امنیت کنی

[ پنجشنبه دهم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 13:15 ] [ سینا ، حافظ ]

بی رنج، زیــن پیاله کسی می نمی‌خورد
بی دود، زیـن تنــور بکس نان نمی‌دهند

تیمارکار خویش تو خودخور، که دیگران
هــرگز بـرای جرم تو تاوان نمی‌دهند...

پروین_اعتصامی

[ جمعه چهارم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 21:59 ] [ سینا ، حافظ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

سلام بر همه دوستان عزیز و صاحبدل

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

این وبلاگ را به نیت گردآوری و نشر اشعار ناب راه اندازی کرده ام و
امیدوارم لطف و محبتان را که بزرگترین مشوق من خواهد بود از من
دریغ نفرمایید .
خواهش میکنم در صورت امکان با ارسال اشعار ناب
(حتی الامکان با ذکر نام شاعر ) به باروری این وبلاگ بیفزایید .
پیشاپیش درودتان میفرستم و برایتان آرزوی سربلندی و شادکامی
دارم
امکانات وب