زمزمه تنهایی:اشعار ناب ناب
اشعار ناب
| ||
گاهی مسیر جاده به بن بست می رود گاهی همان کسی که دم از عقل می زند گاهی غریبهای که به سختی به دل نشست اول اگر چه با سخن از عشق آمده وای از غرور تازه به دوران رسیده ای هرچند مضحکاست و پر از خندههای تلخ بیراههها به مقصد خود ساده می رسند افشین_یداللهی [ چهارشنبه بیست و هشتم مهر ۱۴۰۰ ] [ 23:11 ] [ سینا ، حافظ ]
دوباره گم شده بودم در ازدحام خودم چقدر خسته گذشتی چرا نفهمیدی؟ نماز ثانیه را بی تو نیز می خوانم چه سرنوشت عجیبی است تازه فهمیدم کسی دوباره از آن سوی شعر می آید از این به بعد بدون تو نیستم تنها روانشاد نجمه زارع [ شنبه بیست و چهارم مهر ۱۴۰۰ ] [ 15:24 ] [ سینا ، حافظ ]
با اینکه تنها چند روزی پیش مایی وقتی نگاهت را به چشمم هدیه کردی ای شاه بیت هر غزل در دفتر من شاید تو هم در چشمهای من بخوانی در این غزل حرف دلم را مینویسم احساس دلگیریست این حسی که دارم اکبر امیدی [ دوشنبه نوزدهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 19:41 ] [ سینا ، حافظ ]
سرت که درد نمیآید از سوالاتم؟ چطور این همه جریان گرفتهای در من بگو به من که همان آدم همیشگیام ؟ چقدر مانده به وقتی که مال هم بشویم؟ تو محشری به خدا، من بهشت گم شدهام چقدر ساکتی و من چقدر حرف زدم دلم گرفته اگر زنگ میزنم گاهی مهدی فرجی [ دوشنبه نوزدهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 19:7 ] [ سینا ، حافظ ]
من در پی رد تو کجا و تو کجایی؟ ای بوده که مثل تو نبوده است، نگو هست این عشق زمینی است که آغاز صعود است قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم ای قطب کشاننده پر جاذبه دیگر گفتی و ندیدی و شنیدی و ندیدم یک عالمه راه آمده ام با تو و یک بار "مهدی فرجى" [ سه شنبه سیزدهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 20:50 ] [ سینا ، حافظ ]
سوختن با تو به پروانه شدن می ارزد گرچه خاکسترم و همسفر باد ولی تیشه بر ریشه قصری که در آن شیرین نیست یوسفم سینه ی من پیرهن پاره ی من خاک خامم عطش آتش و می در دل من شانه ام زیر غم عالم و آدم اما علی سعادت شایسته [ دوشنبه دوازدهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 19:22 ] [ سینا ، حافظ ]
جوانی شمعِ ره کردم که جویم زندگانی را کنون با بارِ پیری آرزومندم که برگردم به یادِ یارِ دیرین کاروان گم کرده را مانم چه بیداریِ تلخی بود از خوابِ خوش مستی سخن با من نمیگوئی الا ای همزبان دل شهریار [ دوشنبه دوازدهم مهر ۱۴۰۰ ] [ 19:17 ] [ سینا ، حافظ ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |